قدم میزنم در جنگل سبز....گوش فرا میدهم به نغمه های گنجشکک های آواز خوان...صدای دوستی و محبت آنان گوش نواز است...اندکی پیش میروم...صدای خروش رودخانه به گوشم میخورد...رودخانه با تمام خشم و خروشش فریاد میزند...فریادی از جنس آرامش...رنگ زلال رودخانه یعنی زیبایی هنوز وجود دارد...گل های نیلگون کنار رودخانه را دنبال میکنم....به دریای مواج میرسم...چقدر دریا صدای امید میدهد...وخیره میشوم به آسمان آبی...نگاه میکنم به ابرهای خامه ای...انگار فیروزه و مرمر با هم ترکیب شدند و چه زیباست این ترکیب...

من کنار تو خوشم شکی نیست/ما عاشق هم شدیم حرفی نیست/بارون داره میشه یه خاطره/خاطره حافای عاشقانه/ما با هم خوشحالیم/ما با هم میخندیم/دیدنت بهم انرژی میده/نبودنت منو میکشه/ما شدیم لیلی و مجنون هم/همیشه هر لحظه به کنار هم/کنار تو زمان مثل باده/گذشتنش برام عذابه/وایسا زمان همینجا خوبه

تتنهایی یعنی تو و یک فنجان چای....یعنی تو و یک شانه سرد در گرمای تابستان.....یعنی تو یک عالمه حرف نگفته....یعنی تو و کوه مشکلات......یعنی تو و یه دنیا غم.......تنهایی یعنی تو بدون یک دوست خوب....

نمیدونم چیکار کنم/چطور عشق تو رو پاک کنم/فکر میکردم تو دلت فقط منم/حس میکردم تنها معشوقت منم/حالا فهمیدم تو دلت یکی دیگه جا داره /تمام احساست برای اونه/میگی دوسم داری ولی/دائم تو فکر اونی/نمیدونم چیکار کنم/تنهات بذارم و برم؟/اخه دلم نمیتونه/این دل بدون تو میمیره

قلمم رو در دست میگیرم و مینویسم برای دوست که هر چه دارم ازاوست.......

دوست من حکایت من و تو حکایت مداد رنگی و نقاشی است ما مکمل هم هستیم و بدون هم صفحه نقاشی دنیامون نمیتونه زیبا شه!

دوست من من قایقت میشوم....بادبانم شو..بگذار حتی اگر قراره جایی بریم با هم بریم....

دوست من تو برای من ماهی در روزای تاریک تو همیشه راه درست رو نشونم دادی....

دوست خوبم ممنون که هستی......