سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دستنوشته
پنج شنبه 94 خرداد 28 :: 11:39 صبح :: نویسنده : Z.R

باز هم صدای رقص باران می آید در این ظلمت شب....باز هم یادم آرد آن روزهای تلخ را....دوباره اشک جاری میشود از گونه هایم...باز به یاد می آورم خاطراتم را...خاطرات خوب با تو بودن را...اشک هایم بیشتر میشود.....فنجانم را پر میکنم از طعم تلخ تنهایی...چایم را مینوشم به یاد تو...من دائم در فکر تو و تو دائم در فکر او....خوشبحال او....من چشم انتظار بازگشت تو و تو منتظر جواب او....باران قطع شد اما اشک من نه.....





موضوع مطلب :