|
یکشنبه 94 آذر 29 :: 10:15 صبح :: نویسنده : Z.R
هوا را هرچقدر هم نفس بکشی باز هم برای کشیدنش بال میزنی... مثل تو... که هر چقدر که باشی... باز باید باشی! میفهمی چه میگوییم؟! بودنت مهم است موضوع مطلب :
شنبه 94 آذر 28 :: 6:55 صبح :: نویسنده : Z.R
زمستان بهتر است
از خانه ی گرمی که صاحبش به سفر رفته،
و من پرنده ای که به درهای بسته می خورد
به پنجره ها،
و دلش را روی شاخه ی درختی جا گذاشته،
که برف
کمرش را خم کرده است...
موضوع مطلب :
شنبه 94 آذر 28 :: 6:54 صبح :: نویسنده : Z.R
مَـــــردَم? وقتی میگویم ; دنیاے منی باید بدانی? دیگر جز تو هیچ دنیایی ندارم پس هیچوقت .هیچوقتِ هیچوقت رهایم نکن و مرا معلق در زمین و اسمان تنها نگذار چو? وقتی نباشےدیگر دنیایی نیست تا ابد باید در هیچ و پوچ بمانم پس بیا صادقانہ بامن بمان دنیای من موضوع مطلب :
سه شنبه 94 آذر 24 :: 5:3 عصر :: نویسنده : Z.R
رفت و تنها شدم این شبا با خودم/کلی غم دارمو از خودم بیخودم/اون که با عشق اومد و به قلبم نشست/رفت و با رفتنش من رو تنها گذاشت/تو رو دیدم و لبام خندیدو/فلب من از ته دل لرزیدو/فکر کردم دیگه تنهایی هام تمومه/به خودم گفتم اره معشوق من همینه/همون که اسم اون برای من ارامشه/همون که واسه من همه دنیا شدهاما وقتی فهمید دوستش دارم عوض شده موضوع مطلب :
سه شنبه 94 آذر 24 :: 4:53 عصر :: نویسنده : Z.R
تمام زندگی و خواب و رویای منی/دستات تو دست منه تو زمستون بارونی/سرمای هوا برای من بی اهمیته/چون گرمای عشق تو تو دلمه/بیخیال غم و غصه های دنیا/چون من و تو قراره بشیم ما
موضوع مطلب : |